سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در خروج از کربلا با برادر

شاعر : ربائی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قالب شعر : غزل

من کرببـلا را چو خـزان دیدم و رفتم            چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم

ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان            این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم


در کـرب‌و‌بلا زیـنت آغـوش نـبـی را            آوردم و غـلـطیده بخـون دیـدم و رفتم

یاد آمدم آنروز که گفتی جگرم سوخت            چشم از تن صدچاک تو پوشیدم و رفتم

چون همره ما هست سرِ غرقِ بخونت            از داغ تو من روی خراشـیدم و رفـتم

بگسست اگر دشمن دون ریشه دین را            با قـلب پـریشان همه سنجـیـدم و رفتم

بس کن تو دگر کاه ربـائی سخن خود            من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



ممکـن چو نشد حـنجـر پاک تو ببوسم            آن حـنجـر پُر خون تو بـوسیدم و رفتم



بیت زیر به دلیل عدم رعایت قافیه که رکن اصلی هر شعری است تغییر داده شد، کلمۀ « بود» با کلمات « سنجید، پوشید، چید، دید» هم قافیه نیستند. لازم به ذکر است که ضمایر متصل جزء حروف روی قافیه نیست!!!



چون همره ما هست سرِ غرقِ بخونت            مـن یـاد لـب تـشـنـۀ تو بـودم و رفـتـم



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



بگسست اگر دشمن دون ریشه دین را            با موی پـریشان همه سنجـیـدم و رفتم